• خانه 

وقتی دلتنگ می‌شوی...

جامانده‌ای که جانماند

05 فروردین 1396 توسط فاطمه سادات

با خودم می‌گفتم دعوت شدی ولی اجابت نکردی؛ چرا؟! آیا دوباره صدات می‌زنن؟

نه..

جاموندی از این قافله، مثل اربعین که جاموندی، 

و فقط اشک بود، و زیر لب می‌خوندی: من جاموندم…

دلم گرفت از اینکه دوستام می‌خواستند راهی فکه و طلاییه و مارد شوند، ولی من نه..

ناراحت بودم که چرا به دعوت شهدا پاسخ ندادم

دعوتشون رو رد کردم…

وقتی فهمیدم دوستی از مشهد برنگشته راهی نجف هست، بیشتر دلم گرفت از خدا خواستم که اگه میشه یبار دیگه شهدا دعوتم کنن…

دقیقه نودی شد و من راهیم، راهی سرزمین نور

راهیان نور… شهدا ممنونم

خدایا ممنونم

الحمدالله

شکراًلله

مطلب قبلی
مطلب بعدی

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

موضوعات: دلنوشته لینک ثابت

نظر از: فاطمه الزهرا (سلام الله علیها )کوهدشت [عضو] 
  • پژوهش مدرسه علمیه کوهدشت
  • فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)کوهدشت
5 stars

التماس دعا

1396/01/05 @ 21:19
پاسخ از: فاطمه سادات [عضو] 
  • وقتی دلتنگ می‌شوی...
5 stars

محتاجیم به دعا

1396/01/08 @ 00:03


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

وقتی دلتنگ می‌شوی...

جستجو

موضوعات

  • همه
  • انتخابات
  • شبهات فاطمی
    • مهدویت
      • شمیم بهشت
        • فرهنگی
          • دلنوشته
  • مناسبت‌ها

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟